شهرنامه/ مهدی جابری و ابراهیم وحدت |
این روزها صحبت از دوچرخه داغ است. برخلاف قدیمها که وقتی میگفتیم “دوچرخه”، جواب میشنیدیم “سبیلهای بابا میچرخه”، امروز دیگر چنین پاسخی نمیگیریم. چون آرام آرام متوجه شدهایم که راه نجات از هوای آلوده و ناسالم، استفاده از حمل و نقل پاک بویژه دوچرخه است. حالا که حرف از دوچرخه به میان آمده، بیانصافی است که به توجه ویژه شهرداری منطقه سه تهران به این موضوع اشاره نکنیم. چراکه بیشترین تصاویری که این روزها درباره دوچرخهسواری بویژه دوچرخهسواری دختران و زنان در فضای مجازی منتشر میشود مربوط به همایش بزرگ دوچرخهسواری است که اواخر سال ۱۳۹۷ در منطقه 3 تهران و در خیابان میرداماد برگزار شد؛ همایشی که مرد و زن، پیر و جوان، دختر و پسر و مدیر و غیرمدیر در آن حضور داشتند و آنقدر زیاد بودند که تعداد خودروها در برابرشان چیزی نبود؛ نکتهای که شهردار منطقه 3 درباره آن چنین میگوید: “خودروها مجبور شدند به احترام دوچرخهها بایستند!” آنچه میخوانید حاصل گفتگوی “شهرنامه” با دکتر مصطفی سلیمی درباره موضوعات مختلف از جمله سبک زندگی شهری او و نظراتش درباره دوچرخهسواری بدون تبعیض برای همه شهروندان است. با این توضیح که این مصاحبه در فروردینماه ۱۳۹۸ در مجله شهرنامه منتشر شده است.
- جناب آقای سلیمی! شما فعالیت در حوزهها و سطوح مختلف مدیریت شهری تهران را در کارنامه دارید. همچنین حضور و خدمت در منطقههای بهرهمند و کمبرخوردار این شهر را تجربه کردهاید. به نظر شما در چند دهه گذشته دسترسی عادلانه به خدمات و امکانات شهری در مناطق مختلف تهران تا چه حد محقق شده و همچنین چه موانع و چالشهایی برای تحقق کامل این دسترسی عادلانه وجود دارد؟
مدیریت شهری امروز با شهری مواجه است که به علت تحولات اجتماعی در 50 – 40 سال گذشته، بدون زیر ساختها و طراحی مناسب شکل گرفته و بزرگ شده است؛ از جمله در بخشهای راه و تاسیسات و خدمات شهری که همچنان از برخی عقبماندگیها رنج میبرد. روندهای نادرست گذشته، ما را امروز به جایی رسانده که با یک شهر نامتوازن که اعتماد عمومی، مشارکت اجتماعی و عدالت در دسترسی به امکانات شهری، رنگ و بوی قالب و قابل توجه در آن ندارد مواجه هستیم. موارد متعددی از توزیع نادرست و ناعدلانه خدمات و امکانات شهری در تهران وجود دارد. به طور مثال سرانه فضای سبز در برخی مناطق مناسب و در برخی دیگر نامناسب است.
- پس شما معتقد هستید که عدالت در توزیع خدمات و دسترسی به امکانات شهری در تهران وجود ندارد. به عبارت دیگر میتوانیم بگوییم بسیاری از شهروندان و مناطق شهری به سهم و حق واقعی خود دست نیافتهاند.
نه اینکه بگوییم اصلا عدالت در دسترسی وجود ندارد. به هر حال از 50 سال گذشته تا امروز اتفاقات و رخدادهایی را در شهر شاهد بودیم که منجر به شرایط امروز شده است. تلاش هایی برای رسیدن به نقطه مطلوب انجام شده اما کافی نیست. به عنوان نمونه در حوزه ورزش رشد قابل توجهی از نظر توزیع عادلانه سرانه ورزشی داشتیم اما هنوز با استانداردهای مطلوب فاصله داریم. ما باید در تمام زمینه های اجتماعی، فرهنگی و عمرانی رشد متوازن داشته باشیم و اگر میخواهیم انسانها و شهروندان سالم، اخلاقمدار و پایبند به اصول مدیریت شهری داشته باشیم باید به این توازن دست یابیم. در حوزه فیزیکی شهر حرکتهای مثبتی داشتیم اما در زمینه “انسانی بودن” و “روابط اجتماعی” دچار مشکل هستیم و در موضوعاتی همچون اعتماد عمومی، مشارکت عمومی احساس تعلق شهروندان به شهر متاسفانه پسرفت و عقبگرد داشتهایم. در حوزه حمل و نقل عمومی هم خیلی کار شده اما توقعات به جای مردم درباره توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری بویژه در این حوزه هنوز برآورده نشده است. متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که مراکز قدرت در ایران سعی کردند تمام بخشها را تحت نفوذ خود درآورند این درحالی است که در بسیاری از کشورها سازمانهای مردم نهاد بسیاری از فعالیتها را انجام میدهند و چون از دل مردم بیرون آمدهاند در توزیع عادلانه خدمات بسیار موفقتر عمل میکنند.

- رویکرد آقای حناچی به عنوان شهردار تهران را در تلاش برای تحقق دسترسی عادلانه و برابر به امکانات و خدمات شهری چگونه میبینید؟ آیا ایشان میتواند به برنامه ها و شعارهایی که یکی از آنها همین توزیع عادلانه امکانات بود، عمل کند؟
دکتر حناچی در برنامههایی که ابتدای فعالیت خود ارائه دادند، اعلام کردند که شهرداری تهران پیگیر اجرای طرحها و برنامههایی است که در تمامی زمینهها پشتیبان شهروندان باشد. شعار راهبردی شهرداری تهران در دور تازه خدمات خود این است که تهران باید شهری برای همه مردم باشد. بنابراین از نگاه شهردار محترم تهران، دسترسی عمومی و البته عادلانه و برابر به این امکانات و خدمات با تاکید بر مناطق کمبرخوردارتر، به عنوان یکی از سیاستهای حرفهای و اصلی شهرداری تهران به شمار میرود و شواهد و قرائن هم نشان میدهد که این رویکرد و سیاست حرفهای به طور عملیاتی در شهرداری تهران جاری و ساری شده و امیدواریم در آینده شاهد ثمرات آن باشیم.
- برای ما و مخاطبان مجله شهرنامه جالب است که درباره سبک زندگی شهری و شهروندی آقای دکتر سلیمی بدانیم. چه موضوعاتی بیشتر به عنوان یک شهروند دغدغه ذهنی شماست؟
زندگی من زندگی پیچیدهای نیست. همسر و فرزندان من مثل دیگر شهروندان از مترو، اتوبوس و تاکسی استفاده میکنند. خودم نیز هرچند معمولا از خودرویی که شهرداری در اختیار قرار داده استفاده میکنم اما خیلی وقتها با دوچرخه رفت و آمد دارم و به سهشنبههای بدون خودرو به عنوان یک حرکت و پویش مردمی پایبند هستم. همچنین به صرفه جویی در مصرف آب و برق و انرژی بسیار مقید هستم. درباره تفکیک زباله هم باید بگویم که سال های زیادی است این کار را در منزل انجام میدهیم. نه تنها من بلکه خانوادهام و حتی همسایههایمان در بسیاری از مسائل که به حوزه شهروندی و سبک صحیح زندگی شهری برمیگردد نقش فعالی دارند. در زمینه فرهنگ رانندگی هم به اصول و رفتارهایی پایبند هستم؛ از جمله احترام به عابران پیاده، پرهیز از بوق زدن و ایجاد آلودگی صوتی و موارد دیگر. در مجموع سعی میکنم به عنوان یک شهروند بسیاری از وظایفم را به درستی انجام دهم.
- آیا تا به حال پیش آمده است که به عنوان یک شهروند، نسبت به موضوعات و خدماتی که شهرداری متولی و مسئول آن است معترض باشید و شکایت کنید؟
به هر حال انتظارات از مدیریت شهری در همه زمینهها زیاد است و در این شهر بزرگ و شلوغ، هرچهقدر هم کار و فعالیت شود باز هم جا برای ارتقای سطح خدمات وجود دارد. بله برای من و خانوادهام نیز پیش آمده که مثلا نسبت به تاخیر در مراجعه یا عدم مراجعه بموقع مامورانی که در زمینه تفکیک زباله و پسماند فعالیت دارند، معترض باشیم. در مواردی خانوادهام به عنوان شهروندان تهرانی این موضوع را از طریق تماس تلفنی پیگیری کردهاند. همچنین در مواردی که از مترو استفاده میکنم، انتظار دارم وقتی از تونل تاریک و فضای زیرزمینی شهر خارج شدم و از پلههای ایستگاه بالا آمدم، با منظرههای سبز یا فضای آرام و انرژیبخش مواجه شوم اما بعضا وقتی از ایستگاه مترو خارج میشویم با دیوارها یا نردههای شکسته خیابان، زبالههای ریخته شده در اطراف ورودی ایستگاه، آهنآلات و ضایعات ساختمانی روبرو میشویم. من درباره این موضوعات هم حساس هستم و به عنوان یک شهروند که حق و حقوقی برای خودم و همه شهروندان قائلم، موارد و مشکلات را به شهرداران مربوطه منعکس میکنم.
- شهر تهران از نظر آلودگیهای صوتی و زیست محیطی و نیز ترافیک شرایط مناسبی ندارد. اقدامات نمادینی همچون پویش سهشنبههای بدون خودرو هرچند ارزشمند و قابل تقدیر است اما چگونه میتوان این اقدامات را به عنوان یک ضرورت زندگی شهری در بین شهروندان و مدیران جا انداخت و از حالت شعاری خارج کرد؟
نکته جالبی که باید بگویم این است که کمپین سه شنبههای بدون خودرو فعالیتی کاملا مردمی بود و مدیران در گسترش و همهگیر شدن آن نقشی نداشتند. این نشان می دهد که مردم بسیار نسبت به موضوعات شهری حساس هستند. البته باید زیرساختهای لازم فراهم یا تکمیل شود. کشورهای زیادی در دنیا هستند که چندین برابر ما جمعیت دارند اما با این مشکلات مواجه نیستند. ما باید فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی و استفاده از دوچرخه را در بین مردم جا بیاندازیم و البته در کنارش استفاده از حمل و نقل عمومی را برای مردم راحت کنیم.

- اواخر سال ۱۳۹۷ شاهد برگزاری همایش بزرگ دوچرخه سواری در منطقه سه بودیم؛ اقدامی که بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. چگونه می توان تهران را به شهری ایمن و مناسب برای دوچرخهسواری و همچنین پیادهروی تبدیل کرد؟
متاسفانه خودروسوارها خیابان را فقط حق خودشان میدانند و دوچرخه در فرهنگ ترافیکی و شهروندی آنها هیچ ارزش و نقشی ندارد. به نظر من دوچرخهسوارها باید استفاده از خیابان را حق خود بدانند و سهم و حق خودشان را از خودروها مطالبه کنند. شهرداری و شورای شهر نیز در این زمینه باید قانونهای مناسب و قابل اجرا وضع کند. البته تلاشهایی برای سهولت استفاده از دوچرخه در شهر صورت گرفته است اما کافی نیست. در روز همایش هم نکته جالب این بود که به خاطر حضور تعداد قابل توجهی از دوچرخهسوارها، خیابان در اختیار این افراد قرار گرفت و خودروها برخلاف روزهای عادی هیچ فرصت و امکانی برای اعتراض به دوچرخهسوارها یا بوق زدن و توهین به آنها نداشتند. در حقیقت خودروها مجبور شدند به احترام دوچرخهها بایستند! ما امیدواریم که به مرور شاهد فراگیر شدن استفاده از دوچرخه باشیم تا خودروها نیز احترام به سهم و حق دوچرخهها را فرابگیرند.
- در تصاویری که از همایش دوچرخهسواری منطقه 3 منتشر شد، مشخص بود که خانمها و آقایان بدون مشکل خاصی در همایش شرکت کردهاند. آیا استفاده خانمها و دختران جوان از دوچرخه فقط مختص این همایش و به نوعی برای نمایش بود یا اینکه واقعا محدودیت خاصی برای دوچرخهسواری آنها در همه روزهای هفته و ایام عادی وجود ندارد؟
این نکته را باید بگویم که همایشهای اینچنینی به خاطر فرصتی که برای حضور اعضای خانوادهها در فضای شهری فراهم میکند نقش موثر و بسزایی در تحکیم بنیان خانواده دارد. در پاسخ به سوال شما هم اینطور میگویم که هیچ منعی برای دوچرخه سواری آقایان و بانوان در چهارچوبهای عرفی و قانونی وجود ندارد. در منطقه ما خانمها و دختران جوان با رعایت اصولی که برای همه جامعه محترم است، در راستای دستیابی به هوای پاک و توسعه حمل و نقل پاک، از دوچرخه استفاده میکنند.
- حضور سازمانهای مردمنهاد در حوزه شهری را چه قدر ضروری و تاثیرگذار میدانید؟ در حال حاضر چه قدر ظرفیت برای شکلگیری تعداد بیشتری از این نوع سازمانها در تهران وجود دارد؟ و مدیریت شهری تهران چگونه میتواند از این NGO ها به طور موثر حمایت کند تا تقویت شوند.؟
سازمانهای مردمنهاد بازوهای اجرایی قوی در یک شهر و کشور به شمار میروند. تجربه ثابت کرده هر وقت که کار اجرایی به سازمانهای مردمنهاد سپرده شده نتیجه بخش بوده است. به نظر من مراکز قدرت باید بخش زیادی از فعالیت خود را به NGOها بسپارند. در بسیاری از کشورها این الگو به کار برده میشود و نتایج و تجربههای خوبی هم کسب میشود. ما در شهرداری منطقه 3 تمام این سازمانهای مردمنهاد را شناسایی کردهایم و امکانات و خدماتی را در اختیارشان گذاشتهایم. همچنین تلاش کردیم در حوزههای مختلف تا جایی که امکان دارد خودمان را از کارهای اجرایی کنار بکشیم تا این سازمانها بتوانند فعالیت کنند. مطمئن هستم با حمایت و پشتیبانی از NGOها توسط دولت و شهرداریها میتوان بسیاری از مشکلات امروز جامعه شهری را حل کرد.
