شهرنامه/ علیرضا مهدوی |
ناصر کرمی، اقلیمشناس، فعال محیط زیست و استاد دانشگاه برگن نروژ یکی از صاحبنظران مطرح محیط زیست کشور است که اعتقاد دارد سوخت بیکیفیت یکی از دلایل بروز آلودگی گسترده هوا در کشور است. در ادامه ناصر کرمی –که همواره به دیدگاه و نگرش خاص و متفاوت خود مشهور بوده– به سوالات «شهرنامه» درباره چرایی و راهکار کنترل آلودگی هوا پاسخ میدهد. با این توضیح که این گفتگو یکسال قبل در شهرنامه منتشر شده و اکنون بازنشر میشود.
وقتی به سنت و شیوه هر ساله، تعطیلی مدارس و ادارات و محدودیت تردد خودروها در تهران آغاز شد، شاید کسی فکر نمیکرد این بار موضوع تا این حد بیخ پیدا کند. سالهای قبل باد و باران به کمک شهرداران میآمدند یا بحث آلودگی تهران خیلی جدی شده؟
دلیل این که امسال چرا اینقدر -آلودگی هوا- شدیدتر شده را باید در منبع اصلی آلودگی هوا ببینیم که در ایران کاملا مشخص است، خودروها هستند، آن هم خودروهای آلاینده؛ یعنی 80 درصد آلودگی هوا در ایران برای حمل و نقل است. 20 درصد دیگر هم مربوط است به مثلا صنایع یا گرمایش خانگی یا موارد این چنینی. آلودگی مربوط به حمل و نقل هم به طور مشخص به دو شکل است؛ یکی خودروهای گازوئیلی مثل اتوبوسهای شهری، کامیونها و…؛ دیگری خودروهای شخصی که مردم از آنها استفاده میکنند و معمولا هم بنزینی هستند. خودروی برقی و دیزلی هم که در ایران نداریم و اگر هم باشد بسیار کم است.
در هر حال خودروهای موجود به دو شکل آلاینده هستند؛ یا فرسودهاند، یعنی بر خلاف تمام دنیا 20 الی 30 سال در خیابان رفت و آمد میکنند و تنظیم فنی هم نیستند و در نتیجه هوا را آلوده میکنند. نوع دیگری هم وجود دارد که به اعتقاد من «مستعملِ آکبند» هستند؛ به عبارتی این نوع خودرو که به صورت نو به مردم ارائه میشود بعد از گذشت چند ماه از تنظیم خارج میشود و دوباره تبدیل میشود به یک خودروی آلاینده؛ انگار یک خودرو مستعمل و قدیمی باشد. حتی بعضیها شاید در زمان تولید هم به همین شکل باشند و متاسفانه سازمان استاندارد دستش در کاسه این خودروسازها است و اجازه تولید و فروش این خودروها را میدهد. به هر حال یک منبع مشخص آلودگی داریم که همین خودروهای فرسوده یا مستعمل و آکبند هستند و این ها هیچ کدام از رده خارج نمیشوند و هر سال به تعدادشان افزوده میشود. یعنی هر سال یک تعداد از خودروها فرسوده و آلایندهتر میشوند و این خودروهای جدید هم به آنها اضافه میشوند که در واقع خود آلاینده هستند؛ چیزی هم خارج نمیشود. بنابراین به طور طبیعی هر سال آلودگی هوا باید بدتر از سال قبل باشد. این یک روند طبیعی است و دلیلی ندارد آلودگی کاهش پیدا کند. حالا علاوه بر اینها یک مولفه طبیعی هم داریم و خب خیلی نقشی در آن نداریم. گاهی وقتها اینورژن شدیدتر است و گاهی وقتها هم وارونگی هوا در شهرها خیلی شدید نیست. وقتی که شدیدتر باشد ترکیب میشود با آلایندههای موجود در شهر و وضعیت کنونی را ایجاد میکند. زمانی هم که وضعیت هوا ناپایدار باشد و باد و باران بیاید اثر آلودگی هوا را تعدیل میدهد. در کنار همه اینهایی که گفتم یک مولفه دیگری هم وجود دارد به نام سوخت. قبلا و بهخصوص قبل از تحریمها دولت دست بازتری داشت و میتوانست بنزین بهتری ارائه دهد و خب این خود باعث کاهش آلودگی هوا میشود. در حالی که امسال این بحث وجود دارد که دولت بخاطر کمبود پول آن بنزین یورو4 و یورو 5 که در ایران تولید میشود و شرایط بهتری دارد را صادر میکند و یک بنزین بیکیفیت و شاید حتی بنزین پتروشیمی که توسط پتروشیمیها تولید میشود را توزیع میکند که این هم شاید در بحث آلودگی هوای امسال بیتاثیر نباشد.
در حال حاضر آلودگی هوا نه تنها تهران که یقه چند استان دیگر را هم گرفته؛ حتی تعطیلی به منطقه سابقا روستایی بادخیزی که روزگاری زادگاه رییسجمهور پیشین بوده هم رسیده. افزایش بیش از حد ظرفیت خودرو، کیفیت بنزین، اینورژن، ساخت و ساز و توسعه بدون در نظر گرفتن توسعه پایدار و آمایش سرزمین و … مقصر کدام هستند؟
چرا امسال ما نقش عامل طبیعی را کم میدانیم، چون اصطلاحا پراکنش جغرافیایی آلودگی هوا خیلی معنادار نیست. یعنی مثلا یکبار تهران و بعضی کلان شهرها با موقعیت جغرافیایی شبیه تهران هستند و وضعیت اقلیمی را دخیل می کنیم و به هر شکل برای آن معنای جغرافیایی و اقلیمی درست میکنیم و میگوییم شهرهایی که با فرونشینی هوا مواجه هستند یا شهرهایی که با وارونگی دما روبرو هستند، مشکل آلودگی در آنها به وجود آمده است. اما امسال یکسری شهرها با موقعیت جغرافیایی کاملا متفاوت در سراسر ایران و به شکل پراکنده و جایی که اصلا نه با اینورژن روبرو است و نه با سکون و فرونشینی هوا روبرو است -و مثلا یک شهر کوهپایهای که بین کویر و کوهستان قرار دارد و آنجا به صورت مرتب باد میآید و جایی است که محل تبادل فرابار و فروبار هواست- آنجا هم میبینیم که این آلودگی وجود دارد؛ پس نتیجه میگیریم که بحث عامل طبیعی امسال نقش مهمی ندارد و یک مولفه دیگری وارد شده است؛ یکی همان بحث خودروهای فرسوده است که سال به سال بیشتر میشود و دیگری هم بحث سوخت است. یعنی ما هر طور که به این موضوع نگاه میکنیم بحث آلودگی هوا ناشی از کیفیت سوخت بیشتر مطرح میشود.
با روند فعلی و انفعال مسئولان و رخوت مردم و حضور مستمر صنایع و آلایندههای متنوع که هیچ چشماندازی از تغییر در هیچکدامشان نمایان نیست، آیا راهحلی برای برونرفت از این وضعیت وجود دارد؟
اگر راه حل اصلی را بخواهیم باید انحصار بازار خودرو شکسته شود. شهروندان امکان دسترسی به خودروی استاندارد، پاک و ایمن را داشته باشند. این شرط اول بود و شرط دوم این که باید حمل و نقل عمومی توسعه پیدا کند و حتما شهرها باید شبکه حمل و نقل خوبی داشته باشند و شرط سوم هم برمیگردد به بحث ساماندهی ترافیک و فضای کالبدی شهرها که برای مثال فقط نباید نگاهمان به کیفیت خودروهای شخصی باشد؛ اتوبوسها هم باید مناسب باشند، فضای مناسب دوچرخهسواری باید باشد و…. اینها مربوط به بحثهای بلندمدت است. در کوتاهمدت به نظر من میتوان یک مقدار مدیریت ترافیکی انجام داد، اما اصل ماجرا این است که اگر دولت در کوتاهمدت –مثل فردا یا پسفردا– میخواهد کاری انجام دهد باید توزیع سوخت نامناسب را متوقف کند و فقط سوخت خیلی مناسب در اختیار مردم قرار دهد و من فکر میکنم در کوتاهمدت این تنها کاری است که دولت میتواند انجام دهد و در میانمدت اصلا کار سختی نیست که دولت اجازه واردات خودروی برقی را بدهد و زمینه استفاده از خودروهای برقی را در کلانشهرهایی که آلودهتر هستند مثل تهران، اراک، تبریز و… ایجاد کند. قطعا هزینهای هم برای دولت ندارد، البته از آن جایی که مافیای خودرو اجازه این موضوع را نمیدهد، دولت میتواند اجازه واردات این خودروها را به همین دو خودروساز داخلی بدهد و بگوید شما دیگر تولید نکنید و در ازای بیکار شدن کارگرهایتان از سود فروش این خودروهای برقی به آنها بهره بدهید. این واقعا به نفع همه است، به نفع مردم هم هست صددرصد.
به هر حال این خودرو سازی یک موجود علیل است که دارند دستش را میکشند و خودش نمیتواند راه برود و این به بهای بیماری مردم است. دولت میتواند این کار را انجام دهد، یعنی برای این که مافیای خودرو مانعاش نشوند بگوید شما به جای تولید خودرو آلاینده و ناایمن، خودرو برقی وارد کنید و سود آن هم مال خودتان؛ هر چند این شبیه به یک جوک است ولی تنها راه حلی که در میان مدت به ذهن میرسد به نظر همین بحث باشد.
اگر تغییر محسوسی در رفتار ما با محیط زیست صورت نگیرد و صرفا به دنبال کسب ثروت و توسعه افسار گسیخته باشیم، آیا در آینده نزدیک باید شاهد بحرانهای خارج از کنترل در پایتخت و استانهای دیگر باشیم؟
نباید این موضوع را تقلیل داد به تغییر محسوس در رفتار و فرهنگسازی؛ اصلا ربطی به مردم ندارد. توپ آلودگی هوا فقط در زمین حاکمیت است. مشکلات دیگر محیط زیستی داریم، مثل جنگلزدایی. بله، در جنگلزدایی مردم بیتاثیر نیستند؛ مردم حریصانه جنگل را تغییر کاربری میدهند و آسیبهای دیگر. در موضوعی مثل بحث زبالهها مردم نقش مهمتری دارند، یعنی مردم زباله تر تولید میکنند، یعنی ماده غذایی که درست مصرف نشده و صد البته زباله خود را تفکیک نمیکنند و اساسا زیاد زباله تولید میکنند و خب اینجا میشود به مردم آموزش داد که چطور کمتر زباله تولید کنند و…. در بحث آب هم مردم نقش پررنگی دارند و بیشتر از دوبرابر مصرف جهانی، مردم ایران آب مصرف میکنند و در اینجا هم میشود با آموزش تغییر ایجاد کرد. ولی در موضوع آلودگی هوا در شرایط کنونی توپ صددرصد در زمین حاکمیت است.
شبکه حمل و نقل عمومی برای مردم کافی نیست، پس ناچار هستند با خودروی شخصی رفت و آمد کنند. در پاسخ افرادی که میگویند «مردم کمتر از خودروی شخصی استفاده کنند» باید گفت مگر اتوبوسها و واگنهای مترو در حال حاضر خالی در تردد هستند که ما به مردم بگوییم «لطفا خودروی شخصی خودت را بیرون نیاور و با اتوبوس و مترو برو»؟ مترو الان انباشته است، اتوبوسها هم همین طور؛ مخصوصا در ساعتهای اوج مصرف که مردم عجله دارند به سر کار بروند یا عجله دارند به خانه برگردند. ضمنا مگر مردم خودشان انتخاب کردهاند که از خودروی آلاینده و ناایمن استفاده کنند؟ در کجای دنیا شما باید چند سال پول خودت را پسانداز کنی تا خودرو بخری؟ همه جای دنیا شما با یک ماه تا نهایتا سه ماه حقوق خود میتوانی یک خودروی باکیفیت بخری. اما وقتی در ایران شما نمیتوانی این کار را انجام بدهی به ناچار به سراغ خودرو آلاینده میروی و تبدیل میشوی به بخشی از این پازل آلایندگی. به هرحال مردم تنها کاری که میتوانند بکنند این است که محکم یقه دولت را بگیرند تا این وضعیت ادامه پیدا نکند و مردم نباید گروگان انحصار بازار خودرو باشند و گروگان بیاعتنایی دولت به سلامت خود باشند.
اگر شما یک مسئول رده بالا در ایران بودید، برای بهبود این شرایط و یا حتی حل معضل آلودگی در آینده چه راهکاری پیشنهاد میدادید؟
صادقانه به مردم میگفتم که عوامل آلودگی هوا چیست و صادقانه آنها را به مشارکت میطلبیدم. مشارکت به چه صورت؛ ببینید اگر برای مثال الان به دولت آقای روحانی بگوییم چرا به این روش ادامه میدهید و چرا انحصار بازار خودرو ادامه دارد، اولا خودروسازان دروغ میگویند که 3.5 میلیون نفر در ایران بیکار میشوند اگر ما نباشیم. این دروغ بزرگی است. لابد این ها پنچرگیریها در جادهها را هم جزو چرخه تولید خودرو در نظر میگیرند! در صورتی که اینها خدمات خودرو است. کسانی که مستقیما در تولید خودرو دارند کار میکنند (حتی قطعهسازان را هم میتوانیم جزو خدمات به حساب آوریم چون شما خودرو میخری و تا سالها برای آن قطعه میخری) و در آن نقش دارند، اگر ما بازار خودرو را باز کنیم و آنها شغلشان را از دست میدهند، یک عده مشخصی هستند. دولت باید برای اینها که کار جایگزین پیدا کند. بله، نمیشود بهشان بگویید «برو توی خانه و کار نکن»، اما این کار شدنی است، درست مثل کاری که هند هم کرده و آمد اولویت گذاشت بر اساس تولید داخلی، سلامت مردم، خودروی پاک و… و بعد هم یک فرصتی به خودروسازها داد و مردم را گروگان آنها نکرد و نتیجه این شد که هند الان خودروساز است و خودرو هم صادر میکند. حتی چین هم همین طور و اصلا چرا چین یک میلیارد و دویست میلیونی اینقدر خودرو دارد که به ایران هم صادر میکند؛ خودرویی که قطعا کیفیت پایینی دارد، اما بدون شک از خودرویی که در ایران تولید میشود بهتر است.
من اگر جای دولت بودم شبکه حمل و نقل عمومی را توسعه میدادم، اما کاری که در کوتاه مدت میشود انجام داد شکستن انحصار خودرو است و همچنین در شهرهای بزرگ ایجاد زمینه استفاده مردم از خودروی برقی. در کوتاهمدت تنها میتوان این کارها را انجام داد تا به نتیجه سریع رسید.